یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

از گل پسرم

سلام غیبت طولانی منو همگی ببخشید خیلی از دوستانم میخواستن از یاسینم بگم با این که تو پستای قبل نوشتم اما بازم میگم یاسین من  خیلی این روزا شیطون شده جوری که کار درمانش میگه پیش فعاله و باید دارو بخوره اما من دارو بهش نمیدم اخه بچه هستش باید بچگی کنه هر چی رو که ببینه پرتاب میکنه حالا هر جاکه بخوره اما باور کنید که روزبه روز دوست داشتنی تر هست این بچه نازنینم  چن روزه اینم که  یاسین رو مهد بزارم دو روز مهد بچه های عادی دو روز مهد بچه های استثنایی واسه این که خیلی حوصلش سر میره  وهم اگه بره مهد اموزشهای بیشتری میبینه اما مشکلم راه رفتنش هست که زودتر راه بره چن ...
18 آذر 1392

مشکلات کودک سندرم داون در جامعه

با توجه به میزان تبلیغات کم در جامعه نرمال ، این برخوردها و نگرش ها از طرف خانواده ها اجتناب ناپذیر است و این نباید باعث شود که شما خانواده کودکان سندرم داون نیز نسبت به حضور فرزندشان در جامعه کم کاری کنید و یا وحشت داشته باشید .این حق این کودک شماست و شاید وقت آن رسیده که تمام شما والدین نسبت به این حق خود اقدام نمایید و از برخورد دیگران نهراسید و به خود به اثبات برسانید. ما کودکانی دراین حیطه تربیت نمودیم که درسن 7 سالگی در سنجش دبستان مانند بچه های نرمال موفق بودند ولی جامعه مدارس بدلیل بودن کودک موانع بسیاری در سرراه کودک قرار دادند ولی بالاخره باتلاش خانواده و مربی کودکان موفق به حضور در مدارس عادی شدند و هم اکنون پا به پای کودکان عاد...
12 آذر 1392

یاسین جان اگر تو نبودی

یاسین جان اگر تو نبودی   یاسین جان جهان، بی خنده های تو معنایی نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. یاسین جان اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند  من عاشقانه زیر باران ، بی چتر لبخند نمی زدم. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس من، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندان کوچک بیش نمی ماند. یاسین جان اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت. یاسین جان اگرتو نبودی ، شکوفه های زندگیم به بهار نمی رسیدند و زندگی من  بی مفهوم ترین واژه ای می شد که در لغت نامه ه...
15 آبان 1392

یاسین و ثنا

سلام به همه دوستان به همه اونهایی که با کامنت گذاشتن از حال من و یاسین باخبر میشن ممنونم از همتون اگه جواب کامنتاتون رو نمیدم واقعا باید منو ببخشین این روزا حسابی درگیرم   یاسین هم واقعا اذیت کن شده جوری که دیروز تلویزیون به این بزرگی انداخت رو خودش فقط خدا رحمش کرد تنها یاسین رو از زیرش کشیدم بیرون اما دیگه سراغش نرفت چون ترسیده بود دهم مهر سالگرد ازدواج من و محمد بود من و محمد سال هشتاد هشت ازدواج کردم یادم رفته بود تو وبلاگ یادی از اون روزا کنم یادش بخیر این روزا یاسین یه دوستی پیدا کرده به نام ثنا ثنا یه دختر داون هستش که پانزده ماهش هست اونو از تو وبلاگمون اشنا شدیم از قضا هم نزدیک به خونمون ...
15 مهر 1392

اندر احوالات پسرم

سلام بعد از کلی وقت سلام به پسر گلم ممنونم از همه دوستانی که با گذاشتن کامنت یا اس ام اس یا با زنگ زدن حال احوالی از ما میپرسن واز اینجا به همتون میگم دوستای خوبم از ته قلبم همتون رو دوست دارم و براتون ارزوهای خوب خوب دارم اندر احوالات گل پسر دو ساله بیست و هشت ماهه ما یاسین خیلی خیلی شیطون شده جوری که کنترلش واسه خود من سخته  خونه هر کی برم سراغ همه چی میره طوری که از رفتنم پشیمون میشم هنوز راه نمیره اما باز هم نا امید نیستم به نظر خودم از نظر هوش بالاتر هستش تا جسمی گفتارش که مربیش راضی بوده ا شش و هفت تا کلمه میگه اما اونم به امید خدا درست میشه مامان=مامان بابا=بابا بده=اده بگیر=ایگیر د...
31 شهريور 1392

خدا رو سپاس

...از اردیبهشت ماه که برای اولین بار مادر شدن را تجریه کردم ...9ماه را با اون زندگی کردم 9ماهی که روزهای تلخ و شیرین زیادی داشت روزهایی که تا عمر دارم فراموش ناشدنی هستند شاید آنروزها ازسختترین روزهای زندگی ام بوده اما بهترین خاطرات زندگیم رو رقم زد یادش بخیرشروع سال 89 روزی که فهمیدیم مامان شدم و شادیه تولدی دیگر... روزی که برای اولین بار بهم گفتن خدا بهت یه نی نی  داده وقتی اقای رستمی به هم گفت شما بار داری چیکارکردم فقط خندیدم و خوشحال شدم...انگاربهم گفتن تو انتخاب شدی تا مامان یه نی نی میشی خدا تورو شایسته مادری برای فرزندت دیده  اون روز یکی از خاطره انگیز ترین لحظات رو تجربه کردم یا...
5 شهريور 1392

سالگرد عقد

سلام به همه دوستان خوبم سلام به گل پسرم سلام به مرد مامان سلام به تنها تک ستاره قلبم یاسین نفس بعد از کلی وقت اومدم اخه خیلی در گیر گل پسرم هستم کاردرمانی جسمی ذهنی گفتار خلاصه سرمون شلوغه یه چن روزی یاسین بخاطر کفش طبی که واسش خریدم بی تاب هستش گریه پشت گریه اما کار درمانش گفته که بعد از چن هفته عادت میکنه اما کفش طبی واسه چی؟ واسه این که اکثر بچه های داون پاهاشون متمایل به بیرون هستش که بعدها کف پا و زانو ها دچار مشکل میشوند اما باید از ابتدا جلو گیری شود که ما هم به گفته کار درمانش کفش خریدیم که ایشالا درست بشه یاسین این روزها واقعا شیطون شده جوری که از دیوار راس راست بالا میره یاسین نفس دستاشو به مبل به ...
23 مرداد 1392

جواب دوست خوبم

سلام عید همه دوستان مبارک این پست رو میزارم واسه کسانی که تو نظرات خصوصی از من شاکی هستن و قسم دادند که حتما بخونم و عمل کنم سوالشون این بوده که واسه چی جواب نظرات رو نمیدم و به وبلاگ های دیگه نمیام و واسه چی این قد اهنگ و پستهایی که میزارم غمگین هستش و این که واسه چی عکس خودم رو نمیزارم و هر چه گفتیم خارج از نت با هم دوست بشیم تمایل نشون ندادی اخه این همه غرور واسه چی>؟ و اما جواب این جوابها رو نمیخواستم بدم اما خیلی خیلی نظر خصوصی گذاشتین واسه همین میگم من بیشتر اوقات وقت ندارم که جواب نظرات رو بدم خیلی خیلی شرمنده همه دوستان هستم و تک تک دوستان گلم رو از راه دور میبوسم اما به وبلاگ همه سر میزنم ویه ...
21 مرداد 1392

نماز عید فطر به امامت امام زمان

موضوع تيتر عجيبه نه ؟  اين خاطره  از اينده نزديك  رو از وبلاگ زمان ظهور  خوندم .منم تو وبلاگ قرار دادم تا دوستان بخونند و اميدوارتر بشند كه انشالله به زودي اين وقايع  خوب و زيبا به واقعيت تبديل ميشه و ما  مفتخر به ظهور اقا ميشيم ... ب ه نام خدا امروز روز اخر ماه مبارك رمضانه و از تلويزيون اعلام شده كه فردا  عيد فطره و انشالله نماز عيد فطر برگزار ميشه .. .  چند ساعتي به افطار نمونده بود  خوابم ميومد ... همينطوري  دراز كشيده بودم  ... و چشام بسته ميشد .. .. يه لحظه ديدم تلويزيون اعلام كرد كه فردا انشاالله  نماز عيد فطر به امامت  حضرت مهدي (ع)  قراره كه...
17 مرداد 1392