سوال بی جواب
سلام خیلی وقت بود که نیومدم پست جدیدی بزارم اما باز هم اومدم دیروز عصر از صبح که خونه مامانم بودم عصر با خاله ندا یاسین رو به پارک بردم وای نمیدونید یاسین چقدر پارک رو دوست داشت از ذوق زیادی خنده هاش به جیغ تبدیل میشد من که فقط اشک میریختم اونم خاله ندا سوار سرسرش میکرد گریه میکردم اخه مثل بچه های عادی خودش بالا نمیرفت گریه میکردم حرکاتش مثل دو ساله ها نیست گریه میکردم مثل بچه های 2 ساله حرف نمیزد اخه واسه چی؟ این سوالیه که بعد از دوسال نتونستم جواب پیدا کنم اما باز هم میگم خدا جون شکرت هیچ کارت بی حکمت نیست جمعه اسباب کشی میکنم شاید قدم خونه جدید واسه یاسین پر خیر و برکت باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی