یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 17 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

یاسین یاسین

1392/1/19 20:03
نویسنده : ویدا
400 بازدید
اشتراک گذاری

سلام یاسینی خوبی مامانی سلامتی عید حسابی خوش گذروندی عیدیها رو جمع کردی مهمونیهاتم رفتی سال خوبی داشتیم داریم و خواهیم داشت انشاالله.

کمتر واست خاطره مینویسم اما همین پستهای مختصر هم دوست دارم یعنی ارزو دارم یه روزی بتونی بشینی پشت سیستم و خودت وبلاگ خودت رو مدیریت کنی یعنی میشه خدا. من میدونم که میشه دوست دارم یاسین خیلی خیلی زیاد نمیدونم اما من گاهی اوقات ناشکری میکنم اونم از دست سوال و جواب کردن مردم هستش اما اینو بدون به بزرگی خدا قسم به جون خودت  من به تو افتخار میکنم واقعا میگم دوست دارم بزرگ بشی بزرگ که باهات دردل کنم دوست دارم بزرگ بشی بشی مردمامانی که بتونم بهت تکیه کنم میشییییییییییی میدونم حتما میشی چون اول خدا رو داری بعد من و بابا محمدت پشتت هستیم

یعنی میتونم اونجوری که دوست دارم بزرگت کنم یعنی میتونم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

خاله سوسکه
19 فروردین 92 7:59
سلام مامان یاسین جونی چقدر خوشحالم که با وب یاسین عزیز آشنا شدم من شما رو با اجازه لینک میکنم اینهمه امید وتوکل واقعا ستودنیه احسنت یه سوال یاسین ما چند سالشه؟
ترنم
19 فروردین 92 11:55
خدا را شکر عزیزم که تعطیلات بهتون خوش گذشته امیدوارم هر چی خوشی و سلامتی و آرزوهایه خوبه مهمون قلب بزرگ و مهربونت بشه دوست نازنینم
سام ومامان کیوانه
21 فروردین 92 2:32
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یا کریم خانه می ریزد .چه بخشنده خدای عاشقی دارم که می بخشد مرا با آنکه می داند گنهکارم . دلم گرم است ومی دانم بدون لطف او تنهای تنهایم . برایت من خدا را را آرزو دارم . .... مامانی مهربون انشاالله دامادیشو ببینی عزیزم .این گل پسر خوشتیپمونو حسابی ببووووووس .
فهیمه
21 فروردین 92 8:49
سلام یاسین چطوره چه خبر خوش میگذره چه با احساس نوشتین خدا حفظش کنه واست
الهام
21 فروردین 92 8:50
دوست دارمممممممممممممممم هم یاسین هم مامان خوبتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
مامان حسن
21 فروردین 92 13:12
چرا نتونییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟ها؟؟؟؟؟؟؟ چرا نتونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سلام یاسین..میبینی چه مامانبا احساسی داری؟وختی این نوشته رو میخونی دیگه بزرگ شدی..اونوخت هزارتا آفرین به مامانت نمیگی؟؟؟؟؟ بگو هزار آفرین به مامانی خودم
زندایی کیان
23 فروردین 92 13:39
سلام مامان گل خدا رو شکر انگار خیلی پر انرزی امسال رو شروع کردید بهتون تبریک میگم.انشاا... خدا گل پسرتون رو واستون حفظ کنه. قدرش رو بدونید درسته از وضعش ناراحتید ولی بهترین حسن رو داره و باعث میشه همیشه به فکر خدا باشید.
گلی
23 فروردین 92 20:39
عزیزم چقدر زیبا واسه پسرت نوشتی. انشاا... آقا یاسین هم بزرگ که شد واسه مامانش می نویسه. با این وبلاگ که من دیدم مطمئنم مادر باحوصله و مهربونی که شما هستی آقا یاسینت رو به بهترین نحو بزرگش می کنی. مرسی که به وبلاگ من سر زدی. بهم کلی انرژی داد
mahdi...ܓܨܓܓܨ
25 فروردین 92 0:11
سلام..خوبي؟؟؟وبلاگ زيبايي داري....من به وبلاگت سرميزنم وخوشحال ميشم شماهم به من سربزنيدونظرتون روبگيد
درصورت امکان منولينک کن ولوگوي منوبذاربه وبلاگت مهربون
درضمن خبربده لينکت کنم واگه لوگوداري بده بذارم بع وبلاگم
منتظرتماااااااااا...ممنون

اينم کدلوگوي من:



کدلوگوي اين وبلاگ


سلام ممنونم چشم حتما و با کمال میل