سلام .مامانی یک روز خاهی دید یاسین جان راه میره حرف میزنه و میبینی چه زود انتظار هاگذشت فقط ما آدما کم حوصله ایم مثل خود من که روزی خدا خدا میکردم مهیارم راه بیفته وحالا دغدغه حرف زدنش را دارم .آرزوی روزهای خیلی خوب وشاد براتون دارم
سلامان یاسین جان
دیشب اومدم وبلاگت به هم ریخته بودو نتونستم پستاتو بخونم..
الان دیدم پستت رو..چقدر کار خوبی کردی این پست رو گذاشتی..خیلی عالیه عزیزم خیلیییییییییییی
میدونی داری یه ذره با احساس شدیدمادرانه ات کنار میایی؟
دوسدت دارم دوست من