از چی بگم
از چی بگم از چی باید نوشت از این که وقتی دختر خونه بابام بودم از بس که بچه دوست داشتم که همه میگفتن وای خوش به حال اون بچه ایی که تو مادرش باشی از چی بگم از این که از دوران مجردی اسباب بازیهای رنگارنگ می خریدم و انبار می کردم واسه بچه خودم از چی بگم از این که هنوز حامله نبودم اما با شوهرم کتاب اسم خریدیم واسه انتخاب اسم گلم از چی بنویسم که بهترین سیسمونی رو خریدم تا وقتی گلم میاد کم و کسری نداشته باشه از چی بگم که بهترین دکتر و بهترین بیمارستان رفتم تا واسه گلم مشکلی پیش نیاد اما حالا از این میگم که فرشته ای از جانب خدا امد واسم رو این کره خالی اسمش رو پدرش گذاشت از این میگم که یاسینم با خودش برکت و روزی رو چندین چندین برابر اورد و با همه اینها روزی هزار بار خدا سپاس میگویم واسه دادن یاسین به من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی