یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

یاسین با چشمهای معصوم

1391/11/18 19:56
نویسنده : ویدا
709 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم خیلی خیلی شیطون شده  زیر تخت میره زیر مبل میره عینک بیچاره باباش رو از رو چشماش میکشه تازگیها میگه مامان بابا اون قدر خوشحالم که خدا میدونه وقتی با معلمش در مورد یاسین صحبت کردیم معلمش میگه نسبت به بچه های خودش چند ماهی عقب هست من بیشتر بخاطر خود یاسین ناراحتم واسه این که تو فرهنگ ما ادمها جا نیفتاده که بجه های مثل یاسین هیچ فرقی با دیگر بچه ها ندارند بلکه حساس تر هم هستند من ناراحتم واسه فردا های یاسین و امثال یاسین که نه امکاناتی دارند نه ایندهای نه چندان خوب یاسین من مهربون  وقتی با اون چشمهای خاکستریش به من نگاه میکنه تو دلم بلوایی بر پا میشه که خدا داند

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ترنم
8 بهمن 91 16:34
عزیز دلم همون خدایی که یاسینو بهت داده خودشم بهت انقدر صبر و حوصله میده تا بتونی کوچولویه نازنینتو بزرگ کنی من به معجزه عشق اونم از نوع مادری بسیار زیاد اطمینان دارم این حرفو از این جهت میگم که وقتی دخمل کوچولوم خوابش میامدو گریه میکرد و من در تاریکی شب دست بر روی قلبش میگذاشتم ملینا خانوم دستمو با تمام کوچکیش میفشرد و با آرامش کودکانه آروم میشد اون لحظه بود که من به معنای ناب عشق مادرانه میرسیدم و هر چند که در قلبم آتشی بر پا بود اما به لب لبخند داشتم عزیز نازنینم یاسین عزیزمو بسپار به خودش که قادر مطلق است امیدوارم هر چی خوشی و سلامتیه مهمان قلب مهربونتون بشه
پاسخ
8 بهمن 91 17:48
سلام ممنون از این که به وبلاگ پسرم سری زدین انشاالله خدای شما همون جور که به شما صبر جمیلی عنایت کرد به من هم چشم نظری دهد تا بتونم ان طور که خدا رضایت داشته باشداز یاسینم مراقبت کنم
بهاره
25 بهمن 91 12:28
دوست دارررررررررررررررررررررررممممممممممممممممممممممممم یاسیننننننننننننننننننننننننن عزیزمممممممممممممممممممممم یههههههههههههه عالمممممممممههههههههههههه اندازه اااااااااسسسسسسسسسسمممممممووووووونننننننننننننها