یه هفته غیبت
با سلام به همه دوستان خوبم با قبولی طاعات وعبادات همه دوستان ممنونم از همه که به فکرم بودید با زنگ زدن و اس ام اس دادن و حتی با نظراتتون جویای حالم شدین جبران این همه محبت رو یه روز پس میدم
این روزها حسابی در گیر کارای یاسین بودم کار درمانی گفتار حسابی مشغول بودم خدا رو شکر بد نبود کاراش خوب پیش میره
و اما در گیری های بعدی ماشین شوهرم رو اقا دزده با خودش برد ناراحتی اون هم بهمون اضافه شد ماشین به این گرونی چه میشه کرد قسمتش این بود و یه پنج روزی خونه مادرم وخونه مادر شوهرم بودم و حسابی در گیر و این از این هفته ما
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی