یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 28 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

خدا یه دنیا دوست دارم

1392/2/16 17:37
نویسنده : ویدا
693 بازدید
اشتراک گذاری

سلام یاسین سلام زندگی سلام  یه سوال خیلی خیلی بزرگ؟ تا حالا شده از دست کسی واقعا دلخور و ناراحت باشین من هستم خیلی هم ناراحتم وشاکی هستم وحسابی از این دنیا دلم گرفته یعنی میشه یه روز ورق برگرده مثلا یه روز صبح از خواب بلند شم بگن یاسین تو سالم هست و کارای بچه 2 ساله رو انجام میده دیگه هیچی نمیخوام اینها همش توهم هست خدایا باز هم میگم هیچ کارت بی حساب و کتاب نیست ممنونم از تو که یاسین رو دادی فقط دعا میکنم هیچ بچه ای مریض دنیا نیاد و مریض نشه و اونهایی که بیمارن یه چشم و نظری بهشون بندازممنونم خدا جون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

باباي نازنين زهرا
17 اردیبهشت 92 17:04
ايشالله
بابای علی
17 اردیبهشت 92 18:42
با سلام خدمت بابا ومامان یاسین جون
عزیزان در خصوص فرزندامون (یاسین و علی و ...)همه خانواده های در گیر حتما حس های مشابه و آشنائی دارند. فقط در این بین بعضی هامون بیشتر به ناتوانائیهای دلبندامون گیر دادیم اون هم فقط با غصه خوردن ولی بهتر اینه که واقعیت را اول به خودمون بقبولانیم تا دیگران هم تا اندازه ای قبول کنند و وقتی هم که به وضعیت پیش آمده فکر میکنیم بهتر است از این دید باشد که چه کارهائی باید بکنیم نه اینکه چرا این طوری شد. البته قبول دارم که خیلی سخت است ولی شکر خدا من و همسر مهربانم تا اندازه ای در این حد هستیم و شاید فقط در طول روز ده بیست دقیقه ای فکرهای ناجور و از اون قبیل میکنیم بقیه اوقات به فکر آینده ی بچه هامون هستیم . راستی علی ما یه آبجی هم داره که حدودا 14 سالشه و در این بین اون بیشترین اومید و دلداری رابه ما میده .انشا ا... خداوند همه ی بچه ها را در پناه خود نگهدارد .


سلام ممنونم که به وبلاگ یاسین سر میزنید با اومدنتون خوشحالم میکنید سلام ما رو خدمت مادر علی و خواهر مهربون علی رو برسونید و اگه میشه از کارهای علی بیشتر بنویسید مثلا حرف زدنش یا راه افتادن مرسی
الهام
18 اردیبهشت 92 9:39
انشاالله که خدا صدای شما رو بشنوه واسه یاسین
سحر
18 اردیبهشت 92 9:40
دوست داریم خیلی خیلی زیاد من و دخترو ستارهههههههههههه
بابای علی
23 اردیبهشت 92 3:20
با سلام
ببخشید چون مسافرت بودیم دیر سر زدم.
حرف زدن علی در حد کلمه هست.
مطالب رو می فهمه افعال رو درک می کنه و بصورت تک کلمه بیان میکنه،مثلا:بابا، ماما،آبزی(آبجی)،برو، بزرگ ،آبی، دوتا وغیره ولی نمی دونم عضلات صورتش ضعیف یا نفسش نمی رسه که کلمات مرکب را نمی تونه ادا کنه. راه رفتنش هم که از 20ماهگی اولین قدم مستقل را برداشت البته باتمرینهای فراوانی که باهم از روی کتاب «مهارتهای حرکتی کودکان سندرم داون»و دو سه جلسه کار درمانی.انشا ا... از فردا هم تصمیم داریم پوشک اش را هم کنار بزاریم و توالت رفتن را یادش بدیم.ما بخش اصلاندوز مغان ساکنیم خوشحال میشدم اگه محل زندگیتون رو میدونستم.


سلام ممنونم که به ما سر میزنید و با نظراتون خوشحالمون میکنید ما ساکن شهر شیراز هستیم از طرف من به مامان خوب علی سلام برسونید