یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

راه رفتن یاسینم

1393/4/17 15:43
نویسنده : ویدا
1,062 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای خوبم سلام به پسر خودم اقا یاسین

ایشالا نماز و روزه همه دوستای خوبم قبول حق تعالی

بعد از کلی وقت اومدم چه کنم که در گیریهام زیاد یکی از اون درگیری ها اقا یاسین  یاسین داره بزرگ میشه باورم نمیشه الان سی و هشت ماهه شده و بابت این خدا رو شاکرم و اما شیطون شیطون

گل پسرم بالاخره راه افتاد ا بعد از سه سال شاید برای دیگرون خیلی جالب نباشه اما واسه خودم ارزوی دیرینه ام بر اورده شد  اون قد راه میره که خودش خستش میشه راه میره نگاه میکنه که ذوقش کنم تشویقش کنم منم انجام میدم دست میزنم هورا میکشم

وابستگی یاسین روز به روز زیادتر میشه شبها که سرش رو دستم میزاره و میخوابه بوسم میکنه موهامو با برس

شونه میکنه  گاهی اوقات بهش میگم باید دختر میشدیچشمک

یاسینم دیگه خودش غذا میخوره لیوان اب رو خودش برمیداره و خودش میخوره اب که میخواد میره تو اشپزخونه به سمت کابینت جیغ میکشه که ااااا دیگه میفهمم اب میخواد دستشویی که میریم کاملا میفهمه باید دستشویی کنه تنها مشکلم خونه کسی که میرم واسه دستشویی رفتنش هست وقتی از خواب بلند میشه طبق عادت چون حمام ما داخل اتاق خواب هست سریع میره حمام من هم میرم وانش رو اب میکنم میشینه بعد خودش دوش رو باز میکنه من میرم میارمش بیرون اینم از شاهکارهای پسرم  لباساشو رو میدونه شلوار رو باید پا کنه

 

یا کلاهشو سرش بزاره  یا اینکه کفشش رو پاش میکنه یاسین بلد نبود تازگی بلد شده

در اخر خدا رو بابت همه نعمتهاش شاکرم خدایا شکرت که یاسین پسرمن هست خدایا شکرت که یاسین راه میره خدایا بابت یاسینم شکر

پسندها (6)

نظرات (16)

مامان زهرا خانم
18 تیر 93 0:04
خدا را شکر صد هزار بار شکر. آخرش که خیلی دیر نبود راه افتاد وهزارتا کار دیگه. خدا به ما بنده ها از خودمون مهربانتره یقین دارم.
راضیه کرمی نیا
18 تیر 93 1:11
سلاممممممممم عزیزم سلام یاسین جونم سلام ویدای مهربونم دیدی چقدر نگران بودی دیدی ناراحت بودی دیدی راه افتاد خدا روشکر قربونش برم که اینقدر مهربونه من که همیشه میگم یاسین فرشته است یه فرشته مهربون مطمئنم به زودی میای و از پیشرفت های بشتر یاسین جونم برامون می نویسی و شادمون می کنی خدا روشکر که انتظارت به سر اومد و راه افتاد تو هم خیلی برای کلاساش زحمت کشیدی خدا قوت یاسین و ببوس و مراقب خودتون باشید التماس دعاهم داریم توی این شبای عزیز منتظر خبرای خوب دیگه ات هستیم به زودی زود
مامان امیرحسین
18 تیر 93 19:13
ای جانم عزززززززززززززیزم خدا رو شکر من میدونم چی میگید میتونم ذوقتونو بابت راه رفتنش درک کنم الهی همیشه تنش سالم باشه انشالله لحظه لحظه بزرگ شدنو پیشرفتاشو با لب خندون نظاره کنید واقعا خوشحال شدم حالا اینقد بدو بدو میکنه که هم شما رو خسته کنه هم خودش خسته بشه راه رفتن هر بچه ای برای پدر مادرش لحظه ی شیرینیه این لحظه برای شما خییییییلی شیرین تر بوده خوشحالم که خوشحالید از طرف من این گل پسر مهربون رو ببوسید
مامان شيوا
18 تیر 93 22:55
سلام ماماني خدارو شكر كه ياسين راه افتاد ايشا... روز به روز بيشتر شاهد موفقيتش باشيم الهي آمين
زهرا و زکریا
19 تیر 93 19:57
برای خوشبخت بودن ، مادر بودن کافیست ! باقی ش با خدا...
مامان دانیال
20 تیر 93 16:58
سلام دوست عزیزم. خیلی خیلی خوشحال شدم اول بخاطر اقا یاسین گل که می تونه راه برم دوم بخاطر خوشحالی مامان جون یاسین خان.. خیلی خوبه که این کارا رو میتونه انجام بده دوست من..واقعا برای من دیگه حرف مردم ونگاه مردم اهمیتی نداره همین که سلامت باشه بتونه بشینه راه بره وکارای خودشو بتونه انجام بده یه روزی، خوشحالم میکنه.. این تشویق و بوسا برای یاسین عزیز راستی عزیزم یه سری به ما بزن..منتظر راهنماییتون هستم
مامان محمدحسین
21 تیر 93 11:14
سلام عزیزم... کلی خوشحال شدم... راست میگی شاید مامانای دیگه درک نکنن ولی ماها می فهمیم راه رفتن یاسین چقد امیدوارکننده است... مامان من هم وقتی داداش ابوالفضل راه رفت به آرزوی قلبیش رسید.... ماشاءالله از این ابراز احساسات... امیدوارم زود زود خبرای خوشحال کننده برامون بذاری عزیز دلم... یاسین جون رو محکم بوسش کن...
الهام
22 تیر 93 10:59
خدا رو صد هزار بار شکر . از خوشحالیت نمیدونی چقد خوشحال شدم عزیزم ... انشالله هر روز بیشتر از روز قبل شاهد پیشرفتای چشمگیر یاسین خشکله باشی و همیشه شاد و سرحال باشین هر دوتون
الهام
2 مرداد 93 12:05
خدا رو شکر .....
یاسمن
4 مرداد 93 15:42
خدارو شکر عزیزم خوش به حال یاسین که همچین مادر گلی داره
زهرا و زکریا
6 مرداد 93 19:50
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...
مامان فهیمه
11 مرداد 93 9:49
تبریکات صمیمانه منو پسرمو بپذیرید امیدوارم هر روز بیشتر از روز قبل شاهد موفقیت هاش باشی خوشحال میشم به وبلاگ ما سر بزنی منم یه پسر دارم هم سنو سال یاسین یه خرده بزرگتر خوشحال میشم با هم دوست باشیم
مامان ماهان
14 مرداد 93 0:53
سلام عزیزم خوبی خدارووووووووووو شکر بخدا اشک تو چشام جمع شد الهی شکر یاسین جونم الهی شکر
مرتضی شمسیان نورسته
15 مرداد 93 5:41
سلام بسیارعالی خداروشکر سلامت باشید
آقايون و خانوماي شيك پوش
7 شهریور 93 20:24
فروشگاه اينترنتي مارال ، عرضه كننده انواع شال و كلاه و عروسك و ست آتليه و ..... بافتني ارزان و شيك و مدرن . از فروشگاه اينترنتي مارال ديدن نماييد و به دوستانتان اطلاع دهيد : http://redheart.hamvar.ir
مامان الما
2 اردیبهشت 94 10:48
مبارک باشه ایشالا اون قد بدوی که مامانت بهت نرسه